![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
به لطف خـدا سائـل این درم هـوای نـجـف آمـده در سـرم تو ای سـاقـی بـا محـبّـت بـیا بـده قـطرهای از مِیِ کـوثـرم منم آن زمین خورده روزگار به عشق تو دادند بـال و پرم اگـر که شوم عـاشق غیر تو کند عـاق مـولا، مـرا مـادرم پـدر مـادر و جـان نـا قـابـلـم فـدای تو ای خـانـه زاد حـرم علی یا علی یا علی بوده است منـاجـات شبـهـای پیـغـمـبرم تــویـی مـعـنـی اسـم اعـظـم عـلی محـبّ تـو خـوبـانِ عــالـم عــلــی تو بودی زمانی که دنیا نبود نـشـانـی ز آدم وَ حـوّا نـبـود تو مولـود کعـبه نـبـودی اگر مقامش که این قدر، بالا نبود و حـسّی به نـام محـبّت نبود اگر که مُحبِّ تو زهـرا نبود مسلمان نبود و مسلمان نمرد کسی که دلـش با تو آقـا نبود خـدا این زبـان را نمیآفـرید اگر یا عـلـی ذکر لب ها نبود تو ساقی کوثر نبودی، بهشت چـنـین باب میـل دل ما نبـود غـلامـیِّ تـو سـرنـوشت مـن است تو هر جا که باشی بهشت من است تو مـاه شـب تـار پیـغـمـبری تو آگـه ز اسـرار پیـغـمـبری خدیجه است همراه و هم سنگرت تو آن اولیـن یـار پیـغـمـبری تو السابـقـونی، تو سر حلـقـۀ تـمـامیِ انـصــارِ پیـغـمـبری به کوری چـشم فلان و فلان همیشه تو غمخوار پیغمبری حریـف محـمد نـگـردد کسی اگر تو عـلـمـدار پیـغـمـبری نـدیـده زمـانـه شـکـسـتـت عـــلـی بُـوَد قـهـرمـانی به دسـتـت عـلــی تو والایی و صاحب پرچمی ولیـعـهـد پـیـغـمـبـر اکــرمی تویی اولین قـاری مـومـنـون تو بالاتـر از درک هر آدمی ز اسمت همه معجزه دیدهاند تو ذکر لب هـر مسیحـا دمی تویی چـارۀ کـل بـیچـارگـان به درد بــدون دوا مـرهـمـی چه سری است پنهان به خاک نجف رَوَد از دل زائرت هر غمی درِ خـانـۀ تو هـمـه راحـتـنـد تو خاکی ترین شاه این عالمی تـو بـر قـاتـلـت هـم وفـا میکـنـی به هر کـس که آمد عـطا میکـنی تو ایمان، تو قبله، تو قرآن من تو سبحانَ سبحانَ سبحانِ من تو صاحب، تو سرور، تو آقای من تو دلبر، تو مولا، تو سلطان من تو مشکل گشا، مهربان، با وفا تو مرهم، تو چاره، تو درمان من الـهـی نـگـردد جـدا یا عـلـی ز دامـان لطف تو دستان من چه کردند پیغمبران با همین علی جان علی جان علی جان من مرا زاده مادر که روزی شود فـدای سر قـنـبـرت جـان من مـنـم سـخـت، محـتـاج احـسان تو غـــلامــم غــلام غــلامـــان تـــو جهان بـندۀ مصطـفی و عـلی نمک گیر خیر النـساء و علی بهشت است جایی که اهلش شوند همه سر به راه خـدا و عـلی شنیدم که بود از ازل ارتباط مـیــان هـمـه انـبـیـا و عـلـی امان از کسانی که سر در گمند مـیـان مـعــاویـههـا و عــلـی الهـی بگـیریم، ما رنگ و بو ز مــردان بـیادعــا و عـلـی عـلـی بـنـدۀ مـال دنـیـا نـبـود حـقـوق نجـومی کجا و عـلی عـلـی ظـلـم در حـق مـلت نـکـرد به امـوال مـردم خـیـانـت نـکــرد عـلی با محبّت، عـلـی با وفـا علی سفره دار و خدای عطا علی خون دلهای بسیار خورد که اسـلام، حـالا شده دین ما اگر خسته از ظلم هر ظالمی علی را بزن مثل زهرا صدا به نام عـلی دل به دریا زدند تــمــام شــهــیــدان راه خــدا نوشته است تاریخ رأس حسین به جرم علی دوستی شد جدا چه بیکس شده مثل حیدر، حسین زند دست و پا، زیر خنجر، حسین
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
سپیده سرزده بود از کرانهها کم و بیش نشد به شعر کشم پای وصف حق را پیش نشسته، خسته، پریشان، کنار دفتر خویش زدم دو دست توسل به عقل دوراندیش "چـراغ مُـرده کجـا شـمع آفـتـاب کجا ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا " کرانههای افـق رنگ مهـربانی داشت زمینِ بیـت، تـمـنـای میـزبـانـی داشت خـدا برای بشر فـیض آسـمانی داشت ز ساق عرش، خبرهای آنچنانی داشت صدای هـلهـله از بـطن عـرش میآمد عزیـزِ عـرش، به دیـدار فـرش میآمد بـبـین که لـرزه بر انـدام کعـبـه افـتاده دعای فـاطمه بر سنگِ کعبه جان داده شکـسـته رکـن و به حـال قـیـام آمـاده و بیت، غـرق تـمـاشای سـاقـی و بـاده به جای جای حرم، نقش تو نشانۀ توست "کرم نما و فرودآ که خانه خانۀ توست" دخـیـل بسته حجـر در کـنار دیـوارش به انـتظار نـشـسته به شـوق دیـدارش نهاده گوش به دیوار و مست گفتارش علیست گرم سخن، یا که حیِّ دادارش؟ سه روز کعبه به دور سرش طواف کند به برتری عـلـی از خود اعـتراف کند دوباره کعبه ترک خورد و خانه غوغا شد سه روز بعد حـرم گـرم در تماشا شد زمینِ تـب زده آن دم شبـیـه دریـا شـد که روی مـادر شـیـر خـدا هـویـدا شـد خـبـرتـرین خـبـرِ روزگـار آمد و بس بـرای عـالـمـیـان افـتـخـار آمـد و بس
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
جای دارد که به یُمنِ قـدمش در کعبه جایِ این پارچه و خِشت شَوَد زر کعبه اولین خِشت مسلمانیِ ما را بِگـذاشت اولین بار که پا زد به زمین در کعبه دامنِ کعبه به عزیٰ و هُبَل ننگین بود بت شکـن آمد و گـردیـد مطهّـر کعبه کعبه آنروز دعا کرد که: نَوِّر وجهی! ز جـمـال عـلـوی گشت مـنـوّر کعـبه جـای دارد بـنـویـسنـد مـورخ هـا هـم از سـرِ ذوق درآورد دو تا پر کعـبـه فـاطـمه بنت اسـد بود و اسد هم آورد که ترک خورده از این هیبت حیدر کعبه به خداوندِ همین کعبه قسم کارِ علیست سجده کردند اگر خـلقِ خـدا بر کعـبه
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
ذرّه ذرّه همه دنـیا به جـنـون آمده بود روح از پیکـرۀ کعـبـه برون آمده بود روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد قـبـله مـایـل به عـلـی بن ابی طالب شد از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت کعبه در بدرقهاش چند قدم با او رفت قفس کعبه شکسته است دم پرواز است برو از کعبه که آغوش محمد باز است آیـنــه هـسـتـی و با آیـنـه بـایـد بـاشـی خـانـه زادِ پـســر آمــنـه بــایـد بــاشـی همۀ غـائـلـهها گـشت فـرامـوشِ نـبـی کودکیهای علی پُر شد از آغوش نبی مستی اهل سماوات دوچندان شده است عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی تا بچـیند رطب تـازهای از باغ بهشت رفته دردانه کعـبـه به سـر دوش نـبی که نبی بوده فقط این همه سرمست علی که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی چـشم در چـشم عـلـی، آیـنـه در آیـیـنه حرف ها میزند اینک لب خاموش نبی دور از من مشو ای محو تماشای تو من نگران میشوم از دور شدنهای تو من مینـشیـنـم به تـمـاشـای تو تنهـا، آری هر زمان خـستهام از مـردم دنیا، آری بر مکـافات زمین با تو دلـم غالب شد هـمـۀ دهـر اگر شعـب ابی طـالـب شد خـوب شد آمدی ای معـنی بیهـمتایی بیتو هر آیـنه میمُـردم از این تنهایی دین اسلام در آن روز که بازار نداشت یوسـفی بود ولی هیچ خـریدار نداشت اول آنکس که خریدار شدش حیدر بود باعث گرمی بـازار شدش حـیـدر بود وحی میبارد و من دوختهام دیده به تو تو به اسلام؟ نه! اسـلام گرایـیده به تو در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم از رسـولان دگر با تو اولوالعـزم ترم میرود قـصه ما سوی سرانجـام آرام دفـتر قـصه ورق میخـورد آرام آرام
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
کعـبـه امشب در تـو مـرآت هـوالله آمـده آفــتـاب طـلـعـت مـعــبـود بـا مــاه آمـده با تمام رکنهـایت ذکـر یـا حـیـدر بـگـو صبح امیـدت در آغـوش سحـرگـاه آمده خشت خشت کعبه را آید به گوش این زمزمه الله الله ای حـرم امـشب تـمـاشـایی شدی بود قدرت گم ولی امشب شناسایی شدی نور زهرا ریخته از عرش اعلا بر سرت پای تا سر غرق در انوار زهرایی شدی فـاطــمـه، روشنـگـر اهـل یـقـیـن آوردهای ای حرم! مرآت ربالعالمین است این پسر جان احمد، روح قرآن، رکن دین است این پسر دیده روشن ای حَجَر ای حِجر ای رکن ای مقام میرود امشب به بام آسمان نور از حرم با گل لبخند روید جای گل، حور از حرم کعبه میگوید که دور کعبه را خلوت کنید سنگهای مشعر امشب ذکرشان یا حیدر است هم صفا هم مروه امشب سعیشان با حیدر است خالـق دادار خـلـوت کرده امشب با عـلـی کعبه سینه چاک کن تا حیدر آید از حرم جان ختمالـمرسلین با مـادر آید از حـرم اهـل مکـه وجـه ربالعـالـمـین را بنگـرید عـیـسی مـریـم بیا جان پـیـمـبر را ببـین چشم شو سر تا قدم روح مصوّر را ببین میسزد امشب به کعبه ناز بر مـریـم کنی یـا مـحـمّـد یا محـمّـد جـان جـانـت آمـده ای سـراپـا روح، مـیــلاد روانـت آمــده اذن ده تا از دهـان گوهـر فـشانـد در برت ای سراپا عضو عضوت آیت محکم علی مـهـر تـو آب حـیـات عـالـم و آدم عـلـی پـیـشتـر از صبـح خلقـت با محـمّـد زیستی گر نـمیدیدم که پیشانی نهادی بر زمین فاش میگـفـتم خـدایـی یا امیـرالمـؤمنین هرکه هستم هرچه هستم، مهر تو دین من است دین همین است و همین است و همین است و همین نیت و تکـبیـر و تـسبـیح و قـیـام من تویی جـانـشـیـن هـر دو دنـیــایـی رسـولالله را چه شوی خانهنشین، چه برکشی تیغ از نیام چه بری نان یتیمان، چه به کفگیری زمام ذکر آدم، ذکر خاتـم، ذکر عـالم، نام توست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
هـر کـه از قـافـلـۀ یـار جـدا مـیگـردد عاقـبت اهل دو رنگی و ریا میگردد گــره اهــل ولا کــور اگـر بـاشـد هـم با نـگـاه عـلـی و فـاطـمه وا میگـردد عبد آلـوده نفـس هم بکـشد پیش عـلـی پـاک تـر از هـمـۀ آیــنـههـا مـیگــردد هرکسی روبروی نام علی سر خم کرد در قـنـوت سـحـر فـاطمه جا میگردد هرکسی مست علی نیست بداند این را تا خود حـشـر گـرفـتـار بـلا میگـردد هرکسی قطرهای از جام ولایت بچشد عـلـوی میشـود و از عـرفـا میگـردد تَرَک خانۀ کعـبه به دو عـالـم فـهـماند دل که بشکست فقط جای خدا میگردد عشق مولا گهر و سینه من هم صدف است دل من قبله نماییست که سمت نجف است نام مولاست که هر لحظه گره باز کند در دل حیـدریون شور جنون ساز کند جای دارد دل هر کس که در آن مهر علیست روز محـشر به بهشت ازلی نـاز کـند شب معراج هم انگار نبی گـفت عـلی تا که از خاک شود کنده و پـرواز کند شیعه با نام علی رقص جنون میگیرد این فقط نام علی هست که اعجاز کند سالی یک مرتبه آنهم شب میلاد عـلی نذر کرده ست خود کعبه دهن باز کند یاعلی عرش نشسته ست به امیدی که قـد و بـالای تو را بـاز بـرانـداز کـنـد مصطفی شمس بهشت است اگر ماه تویی او رسـول است اگـر پس ولی الله تـویی غیرت حـیـدری تو دل کـوثـر را بُرد مصطفی با تو فـقط نام بـرادر را بُرد شب معراج به سوی حـرم قـرب خـدا با پـر نـام تو جـبـریل پـیـمـبـر را بُرد آمـدی دردل میـدان و هـمه تـرسیـدنـد نعرۀ حیدریات زَهـرۀ لشکـر را بُرد ذوالفقار تو خودش کار خودش را بلد است با مدد از نفـست باد شد و سر را بُرد لشگری از غضب مالک اشتر ترسید چونکه نام اسـدالـلـهـی حـیـدر را بُرد موقع چـرخـش تـیغ تو زمـان مـیلـرزد پـلک برهـم بزنی قـلب جهـان میلـرزد گِـل ما روز ازل تـشنـۀ بـاران تـو شد خود حـق شیـفـتۀ اینهمه ایـمان تو شد تو اگر شکل خدایی خود او خواسته است به کسی چه که اگر قبله مسلمان تو شد تو علی هستی و عالم همگی حـیرانند که چگونه خود معبود تو حیران تو شد نـمـک سـفـرۀ تو روزی عـالـم را داد آدم این شد که نمک گیر تو و نان تو شد دست تو دست خدائـیست یـدالله، عـلی هرکه از علم غنی شد ز گدایان تو شد همه گـفـتـه تو مهـمان دل کعـبـه شدی کس نفهمید که کعبه ست که مهمان تو شد تو خودت کعبهای و کعبه فقط از سنگ است گشتن دور حرم بیتو علی جان ننگ است عـارفـان باده میآرند ز دریای نجـف بسکه ذکرت برکت داده به شبهای نجف از همان روز که پا بر سر این خاک زدی معدن دُر نجف گـشته همه جای نجف آرزوی دلـم این است که روی قـبـرم بنـویـسـند مـرا هم عـبـد مـولای نجف چـقـدر گـوشۀ ایـوان طـلا میچـسـبـد بنـشینی سحری و بخوری چای نجف کاش میشد بنویسند در این ماه رجب یک سفـر کـربـبـلا البته فـردای نجف کاش میشد بشود قـبر من سوخته دل در میان حـرم حـیـدر و بـابـای نجـف من نجف باشم اگر تا به سحـر میخوانم هـا عـلـی بـشـر کـیـف بـشـر میخـوانـم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
صحرای حجاز آمده رشك ارم امشب عـالـم همه گـردیده محیط كـرم امشب تكـبـیر بگـوئید حـرم شد حـرم امشب بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب در خانه زده صاحبخـانه قـدم امشب بتها همه گشتند به تعظیم خـم امشب در سـیـزده مــاه رجـب مــاه مـبـارك مـیـلاد عــلــی در حــرمالله مــبــارك این جان جهان است فـدا باد جهـانـش در قلب رُسُل چار كتاب است به شأنش داده است خداوند به هر عصر نشانش ریـزد دُر تـوحـیـد و نبـوّت ز دهانش پـیـوستـه بُـوَد نـام مـحـمـد به زبـانـش ای كعبه در آغوش به بر گیر چو جانش گـلـبـوسه بـزن صورت الله صمـد را تـبـریـك بـگـو فـاطـمـۀ بـنـت اسـد را اركان حرم راست به سر شور ولایت بتها همه گـشتـند به تـوحـیـد هـدایت زمزم به دوصد زمزمه كرده است روایت كامشب به حرم نور علی گشته عنایت نـوری كه نه مبدأ بود آن را نه نهایت كز نـور الـهـی كـند این نـور حـكـایت این نور همان است كه پیش از گِل آدم تــابــیــد ز حُــســن ازلــی در دِل آدم این نـور فـروغ بـصر آدم و حـوّاست این نور همان راهبر نوح به دریاست این نـور تجلای خـدا در دل سیـناست این نور عیان جلوۀ حق در یَد بیضاست این نور همان معجزۀ فیض مسیحاست این نور خطابی است كه در طور به موساست این نور فروغی است كه در غیب نهان بود این نور چراغی است كه در عرش عیان بود ای بحر تجلای اَزَل، این گهـر توست ای معجزۀ صُنع خـدا، این اثر توست ای روحالامین، مرشد تو راهبر توست ای بیت، جـمـال اَحــدِ دادگـر تـوسـت ای آدم پاكیزه سرشت این پدر توست ای فـاطـمۀ بنت اسد این پـسر تـوست بـر روی دو دسـت تـو یـدالله مـبـارك دیــدار جـمــال اســـد الــلـه مــبـــارك آغوش گـشوده است ز هم بیتالاهـش كعـبـه، حـرم امن خـدا شد به پـناهـش اركـان حـرم تـشنـۀ یك نـیـم نگـاهـش مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش در پـاكی و در زهـد، خداوند گواهـش پـیـغـمبر اسـلام بود چـشـم به راهـش تا بـار دگـر روح شـریـفـش به تن آید بر یـاری او حـیـدر خـیـبـر شـكـن آید افـتـاده نفـس در دل خـلقـت به شماره از چـشم سـماوات روان گـشته ستاره مَه خـندد و خـورشید شده محو نظاره جـبـریـل به دیـوار حـرم كـرده اشاره وز شوق گـریبان حـرم گـشته چو پاره تـا جـلـوه كـنـد روی خـداونـد دوبـاره ای اهـل حـرم بـاز حـرم مـحـتـرم آمد تـكـبـیـر بـگـوئـیـد عـلـی از حـرم آمد این است كه دیدند به هر عصر عیانش این است كه پیوسته زمانهاست زمانش این است كه برتر ز مكانهاست مكانش آیــات خـدا ریـخـتـه از دُرج دهـانـش پـیـوستـه بـود نـام مـحـمـد به زبـانـش بگرفته به بر خواجۀ لولاك چو جانش لبهـاش گـل انـداخـتـه از بوسۀ احـمـد انگـار كه قـرآن شده نازل به مـحـمـد این است كه سر تا به قدم جان رسول است شمشیر خدا، شیر خروشان رسول است چون خرمن گل زینت دامان رسول است از كودكی خویش نگهبان رسول است قدر و نبأ و فاطر و فرقان رسول است قـدرش بشناسید كه قـرآن رسول است قـرآن كه ز آغـاز به احـمد شده نـازل بر قـلب وی، از قلب محـمد شده نازل ای بـنــدگـی درگـه تـو روح سـیـادت ای مهـر تو امـضای قـبـولی عـبـادت خوبان جهان را به درت روی ارادت توحید به توحـید تو داده است شهادت بیدوستیات خـلـق نگـردیـده سعادت از یـمـن قـدوم تو حـرم یـافـت ولادت تو شیـر خـدایـی و محـمـد به تو نازد و الله قـسـم خـالـق سـرمـد به تو نـازد ما مهـر تو با شـیـر گـرفـتـیـم ز مـادر بیمهـر تو ما را نبـود روح به پـیكـر جایی كه بود پـای تو بر دوش پیـمـبر كـس را نـبـود گـفـتـن مـدح تو میـسّـر اوصـاف تو را گـفـته خـداونـد مكـرّر گـیـرم كه ببارد ز دهـان هـمـه گوهـر با هـیـچ زبـان گـفـتن مـدح تـو نـشایـد میثم چه بگـوید چه بخواند چه سراید؟
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
دستی که کوته است به خرما نمیرسد قـطـره هـزار سـال به دریـا نمیرسد آنجا که صحبت از جلوات خدایی است عـقـل بـشـر به حـل معـمّـا نـمیرسد با تـیـر عـشق سیـنـه ما را زدی عـلـی ای میـهـمـان ویـژۀ کعـبـه یـگـانـهای تو خانه زاد کعبه نه تو روح خانهای بایـد دلـی دهـیـم که به تو اقـتـدا کنیم دل را کـمـی به درگـه تو آشـنا کـنـیم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امیرالمومنین علیهالسلام
جهان ز روزِ ازل خاطری مکدّر داشت همیشه شوقِ رسیدن به روزِ محشر داشت گذشت تا که رسید آن شبِ پُر از معنا جنابِ بنتِ اسد، میوهای معطّر داشت
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امیرالمومنین علیهالسلام
گـدای شیـر یـزدانم، فـقـیـر شـاه مـردانم نمک پـرودۀ سلطان عـالـم پـیـر سلـمانم گهی مانند جبریل است و گاهی همچو پیغمبر از این گونه تجلّی های او عمریست حیرانم خدا باید بخوانم یا که عبد خالقش خوانم علی رب گشته یا رب مرتضی من که نمیدانم عجب زیبا حدیثی را رسول الله فرموده: که من هم بیولای مرتضی بیدین و ایمانم اگر کوه گُهر را هم به من روزی خدا بخشد نمیارزد به آن لحظه که من در زیر ایوانم به هر سویی نظر کردم امیرالمومنین دیدم و فهـمیدم «تولوا…» را میان ختم قـرآنم خودم را در کنار حضرت معشوق میبینم روایاتی از آن دلبر سحرها تا که میخوانم به گوشم مانده آوایش که بابایم چنین میگفت: بدون او خس و خارم ولی با او گلستانم چه عذری آورم فرادی محشر نزد صدیقه اگر افـتـد ز لبهـایـم دمی ذکر عـلی جانم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امیرالمومنین علیهالسلام
از ازل مهر تو در سینه درخشید علی گوش ما مدح کسی غیر تو نشنید علی در رکوع تو گدا اوج عطا را حس کرد دست در دست علی دست خدا را حس کرد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام جواد علیهالسلام
خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم هـمـراه با مـلائکه مشغـول خـدمـتم من نوکر و محب و فدائی اهل بیت
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
آنکه هستی به همه هستی ما داده علیست ما همه مست ولائـیم که آزاده علیست سر به هر جاده نهادیم ته جاده علیست هدف خلقت ما عشق به اولاد علیست همه شان باب حوائج همه شان باب مراد همه شان یا که کـریـمند و یا اینکه جواد آمـدی تـا كـه نـگـاه پـدرت تـر نـشـود تا كه هر بیسر و پا منكر كوثر نشود تا فـرامـوشِ كسی آیـۀ وانـحـر نـشـود نسل تو چشمۀ عشق است كه ابتر نشود پشت در پشت همه مـظهـر اعـطـیـنائـید همه هـسـتـید عـلـی و هـمگی زهـرائـیـد آمـدی و نهـمـین بـاب اجـابـت شدهای پسر عـاطفه و عـشق و محـبّت شدهای بین گهوارۀ خود نـور حقـیقـت شدهای در همان كودكیت ركن ولایت شدهای یک نظر کن که فـلک در حرکت میآید از قـدمـهـای تـو عـطـر بـرکـت مـیآیـد آمدی هر طپش دل شده غـرق هیجان شاه شمشاد قـدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکنی قلب همه صف شکنان تو عیان تر ز عیانی و چه حاجت به بیان همه گفتند که جان در گرو جـانان است پسر حضرت سلطان خودش سلطان است عشق همراه شما تا دم آخر زنده است ریشۀ دین خدا از كرمت سرزنده است نهضت سبز كریمانۀ حیدر زنده است با شما تا به ابد نام پیـمـبر زنـده است چــقــدر نـام مـحــمـد بـه شـمــا مـیآیــد هـمـه گـفـتـنـد ولـیـعـهــد رضـا مـیآیــد مُـومـنٌ بِـسِـرِّکُـم، شاهِـدکُـم، غـائِـبِـکُـم یُـسلَکُ سَبـیـلَکُم یَـکِـرُّ فِی رَجـعَـتِـکُـم وَ تَــوَلَّــیـتَ بِــهِ اَوَّلـــکُـــم آخِـــرِکُـــم اَبـغَـضَ الله وَ مَن عَـدُوِّکُـم اَبـغَـضَکُـم یا مَن اَرجُوه دهم عاشق و مجنون توأیم پـاسـخ جـلـوۀ ایـن الــرجـبـیــون تــوأیـم قـد برافـراشته کردی عـلم حکـمت را به قـیـامت بکـشـانی دم قـد قـامـت را به کجا سجـده کنم شکر کنم نعـمت را که نـگـاه تـو گـشایـد گـره حـاجـت را پـدرانـم هـمه گـفـتـنـد از این بـاب مـراد ای جـواد بـن جـواد بـن جـواد بـن جــواد باز هم در دل من شوق حرم افتاده است و ضریحی كه پناه دل هر دلداده است حُس صحنت به همان خوبی گوهرشاد است هر طرف مینگرم پنجرۀ فـولاد است كـرم قـابـل لـمـسـت كـرم سلـطـان است حـرمـت مـثـل رواق حـرم سلطان است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
رستخـیز کـلمات است، قـلم میخواهم دل من میرود از دست، قلم میخواهم جوهرم مست شده؛ مست، قلم میخواهم ساقـی از میکـدۀ عـرش شراب آورده از لغـت نـامـۀ حـق، واژۀ نـاب آورده خوش ترین حال اگر حال پریشانی ماست بهـترین باده اگر بادۀ روحـانی ماست بخدا لطف همان یار خراسانی ماست شیعه بوده است از آن روز ازل مست رضا ذکر او تا به ابد چیست، أناالمست رضا امشب این شاه خراسان سر دیگر دارد تا که از عـرش الهـی ثـمـری بردارد هر که در نسل خودش با برکت تر دارد شرفُ الشمس تر از ماه خدا، بسم الله پـسـری مثل جـواد بن رضا، بـسـم الله هیچ کس مثل رضا شاه کرم پرور نیست کودکی خوبتر از ابن رضا دیگر نیست دشمنش لال شود، کوثر ما ابتر نیست قمری کرده به دست قمری جلوه گری چه مبارک پدری و چه مبارک پسری آه ای شب زدگان، ماه رضا ماه همه است پسر شـاه، به والله شهـنـشاه همه است او که با سن کم خود ولی الله همه است بین گـنجـیـنۀ زهـرا نهـمین دُر شده و درک او بیـشتر از حـدِّ تصور شده و دوست از وسعت این جود و سخا مبهوت است دشمن از منطق وعلمش بخدا مبهوت است از کرامات جواد بن رضا مبهوت است او اشاره بکـند معجـزهها خـواهد کرد ماهی بحر در افلاک شنا خواهد کرد آمده تا که جهان پُر شود از جود جواد قطره در جوف صدف دُر شود از جود جواد عالمی غرق تفکـر شود از جود جواد نه فقط بر من و ما جود و کرم دارد او به امامان، بخدا جـود و کـرم دارد او قدسیان، روبرویش بال و پر انداختهاند شیرها، پیش نگـاهش جگـر انداختهاند عـلماء، پای علـومش سپـر انداخـتهاند علم و حلم و کرم و جود اساساً با اوست آنچه خوبان همه دارند، تماماً با اوست شعـرا، واژه کم آمد، بنـویـسیـد جـواد جـبـرئـیـل آمـده بـاید بنـویـسـیـد جـواد بعد از این جای محمد، بنویسید جـواد او علی، حضرت زهرا و حسین و حسن است پسر شاه خـراسـان هـمۀ پنج تن است دشمنانش، بخـدا پـست تر از خـاشاکـند دوستـانـش هـمگـی محترمند و پـاکـند زائــران حــرم او، هــمـۀ افــلاکــنــد عـاشـقـان حـرمـش اهـل نجاتـنـد هـمه انبـیاء، دور و برش در صلواتـند همه
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام جواد علیهالسلام
امشب دلم لبریـز احساسی جدید است آقا غلامت در دو عـالم روسفید است ذکر قـنوتم « یا جـواد ٱلاجـودین» شد دادی مرادم را اگر این دل مرید است انداخـتـم حـرز تو را بر گـردن خـود عشق تو در نزدیکیِ حبلُ ٱلورید است نـقـش نگـیـنت بود " نِعـمَ ٱلـقـادرَ ٱللّه" این افـتخـارِ سنگ زیـبای حدید است دستان پُـر مهـرت مرا محـتـاج کـرده با دست خالی رد کنی؟! از تو بعید است ذریـّـهٔ دردانـــهٔ ســلــطـان طــوســی گفتیم در وصفت: شهید إبن شهید است بـاب ٱلجـواد مـشهـدم را دوسـت دارم آنجا برای قـفـل حـاجـاتـم کـلـید است مولای گندمگون؛ نقاب از چهره بردار نه! برنداری! چشم بعضی ها پلید است از عـلم بیحدّ تو مأمون غرق حیرت در محضرت علّامه از خود ناامید است جـانـم فـدای جـای جـای کـاظـمـیـنت نـذر تو چندین آیـه قـرآن مجـید است یاسین و ٱلرحمن و حمد و قـل هـوَٱللّه میآیـم و هـنگامـهٔ وعـده وعـید است إذن از تو میخواهـم، مدد از مادر تو پـابـوسیات وٱلله که عـید سعـید است خادم فراوان داری اما چند سالی ست ذکر لبم؛ ایکاش ما را میخرید؛ است تفـسیـر حُسن عاقـبـت یعنی همین که پـائـینِ پـایت مـرقـد شیـخ مفـیـد است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
شد امشب از رخ ابن الرضا چشم رضا روشن چنان كه چشم احمد شد ز روى مرتضى روشن به چشم دل تماشا كن كه هم چون اهل دل بینى ز نور كبریایى شد حـریم كـبـریا روشن امام هشتمین را داده حق طفلى كه مىباشد ز انفاسش صبا خرم ز رخسارش فضا روشن گلستان حیاتش زین گل ریحانه شد خرم شبستان امیدش گشت زین بَدرُالدُجا روشن همه شب تا سحر بر مهد ناز طفل نوزادش به جاى شمع باشد روى آن شمس الضحى روشن جواد آمد كه شادان شد ز میلادش دل زهرا جواد آمد كز و شد قلب ختم الانبیا روشن الا یا خاندان وحى و قرآن یا بنى الزهرا ز میلاد جواد ابن الرضا چشم شما روشن شكوه رحمتش چون مهر باشد هر طرف تابان مقام عصمتش چون روز باشد هر كجا روشن شود از غم چو شب روز بد اندیشى كه پندارد نماند مشعل دین مبین بعد از رضا روشن دگر تا روز محشر روشن و خاموش مىماند چراغى را كه میسازد خدا خاموش یا روشن مؤید را چه وحشت اندرین ظلمتسرا باشد كه دارد جان و دل پیوسته از نور ولا روشن
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با امام جواد علیهالسلام
اى آن كه بر تمام خلایق تو رهبرى بر ممكنات سیّد و سالار و سرورى آن جا كه آفتاب رخت جلوه گر شود خورشید، زهره میشود و ماه مشترى شـاه نـهـم، امـام نـهـم، حـجّـت نـهـم نـور نـهـم، ز نـور خـداونـدِ اكـبـرى از كـثـرت لـطـافـت، جسم مجـرّدى با یك جهان شرافت روح مصوّرى هم جانشین هشت امامى به روزگار هم از شرف، امام دهم را تو مظهرى آمد تو را جواد لقب، ز انكه جود تو از یاد بُرد حاتم و آن جود جعـفـرى از آدم و خلیل، هم از یوسف و مسیح وز خَلْق و خُلق، صورت و سیرت نكوتری با آن همه كـرامت و آيات و بـيّـنات هـرگـز كـلـيـم با تو نـيـارد برابـری چون كيميا، ولای تو٬ و مس٬ وجود ماست آسان بود به خـلق جهان كيميا گری ذاكر از اين مديحه بسی فخر میكند بر حافظ و سنايی و سعدی و انوری
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
از شـبـسـتان ولایـت قـمـرى پـیـدا شد از گـلـستـان هـدایـت ثـمـرى پـیـدا شد شب میلاد جواد است، نـدا زد جبریل كز پـى شام مـبـارك سحـرى پـیدا شد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
آفـتـابی امشب از بـیت رضا سر میزند کز فروغش طعنه بر خورشید خاور میزند بشکـفـد در دامن ریحـانه زیـبا غنچهای کـودکی لبـخـنـد در دامـان مـادر میزند امشب از میلاد مسعود جواد ابن الرضا شیعیان را پیک شادی حلقه بر در میزند کوری چـشم حـسود و شادی قـلب رضا پرده یکـسو از رخ او حیِّ داور میزند حق به پاس حرمت مولود مسعود جواد عاصیان را مُهر آمرزش به دفتر میزند تا گـذارم سر به پایش تا بگـیـرم دامنش گرد رخسارش دلم پروانه سان پر میزند آن که جودش خیره سازد چشم هر فرزانه را و آن که با علمش به جان خصم آذر میزند آنکه عاجز ساخت یحیی را به هنگام سوال آنکه بر هم بـزم مـأمون ستمگـر میزند آنکه در سن طفـولیت کـنار باب خویش ناله از دل در غم زهرای اطهر میزند آنکه جد مصلح دنـیـا و دین مهـدی بُـوَد مهدیاش بر دار، جسم آن دو کافر میزند در غم جانسوز هجرانش هنرور روز و شب نـالـۀ یـابن الحـسـن بـا دیـدۀ تـر مـیزنـد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
هـزار جان گرامی فـدای جـود جـواد دل شكـسته خود بستهام به بود جـواد هماره میرسد از كائنات و مخلوقات ندای ذكر و ثنا، مدحت و درود جواد همه خلایق عالم، غریق نعمت اوست چرا كه نیست حدودی برای جود جواد وصی حجّت هـشـتـم، سـلالـۀ زهــرا خـدای حَـیِّ تـوانـا بود شـهـود جــواد شب تولد دریای جـود و احسان است رسد به گوش سماواتیان، سرود جواد در این ولادت چشم و چراغ بزم وصال شده است شـاد، دل والـی ودود جـواد از آنكه سجدۀ شكرش، فضل خداست قبول حضرت جانان شده سجود جواد قـدم به عـرشـۀ زیـن بـراق نـور نهاد به سوی حضرت سبحان بود صعود جواد ز ذیل فضل و عنایات او ندارم دست كه زندهام به عنایات و هم وجود جواد بـه اشـك دیـده بـشـویـم دفـاتـر گـنـهـم كه متصل شده قطره به بحر جود جواد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح امام جواد علیهالسلام
کـوبـم در ســرای جـواد الائـمّـه را تا بـشـنـوم صـدای جـواد الائـمّه را دلــــدادهام بـــه زادۀ آزاده رضـــــا دارم به سـر هـوای جواد الائـمّه را
: امتیاز
|